کاکائو

شیرین و تلخ ....

کاکائو

شیرین و تلخ ....

نمرده ام ..

           

                

چه تلخم. مثل همین کاکائو! نه که حرف برای گفتن نیست. هست. اما .. نمی‌دونم. شاید از همین دلزدگی‌های رایج این روزها باشد. شاید پس گذراندن برخی سختی‌ها کمی ضعیف شده‌ام. نمرده‌ام .. خواب آلودم شاید. گیج یا سردرگم. وا‍ژه‌ها از من فرار می‌کنند. "خدایا .. معانی از واژگان رخت بربسته اند .. معانی را به کلمات بازگردان" *.

 

 

* : یادم نیست چنین مناجاتی را کجا خواندم. گفتم مناجات .. رمضان است ولی .. رمضان امسال هم به حال من می‌آید! از این چقدر دلتنگم.