کاکائو

شیرین و تلخ ....

کاکائو

شیرین و تلخ ....

مرگ خلبان هواپیمای مرگ!

      

          

خلبان هواپیمای بمب افکن B-29 که آن بمب اتمی معروف راهیروشیما انداخت، دیروز (پنجشنبه) در سن 92 سالگی در خانه خود در شهر کلمبوس ایالت اوهایو درگذشت.

پل تیبتس، در صبح روز 8 آگوست 1945، یک بمب اتمی پنج تنی به نام "پسر کوچک" را بر فراز شهر هیروشیما ژاپن رها کرد. با انفجار این بمب 70 تا 100 هزار نفر از ساکنان شهر کشته و یا زخمی شدند. این اولین مورد استفاده از سلاح اتمی در جنگ بود.

ارتش ایالات متحده آمریکا، 3 روز بعد بمب اتمی دیگری را بر فراز شهر ناکازاکی رها کرد که در انفجار این بمب نیز 40 هزار نفر کشته شدند. در پی این دو انفجار، چند روز بعد ژاپن خود را تسلیم کرد.

 

پ ن : امیدوارم کمی زبان انگلیسیتان خوب باشد و بتوانید اصل خبر را به زبان انگلیسی بخوانید. صحبت های پل تیبتس درباره کاری که سالها پیش انجام داده است بسیار جالب توجه اند. راستش حوصله این همه را ترجمه کردن ندارم و رک باشم که آگاهیم از زبان انگلیسی در حد ترجمه کامل متن نیست.

برای خواندن اصل خبر روی اینجا کلیک کنید.

اکبر محمدی .. اکبر محمدی .. اکبر محمدی ..

     

     

سه روز از درگذشت "اکبر محمدی" از فعالان جنبش دانشجویی گذشت. مطبوعات داخلی نسبت به این موضوع چندان واکنشی نشان نمی دهند. رادیو و تلویزیون داخلی هم. در میان خبرگزاری ها به دنبال آرشیو کاملی از اخباری درباره وی گشتم. آرشیو ایرنا تنها برای خط ویژه باز است. ایسنا قدیمی ترین خبرگزاری بعد از ایرناست که خوشبختانه آرشیوش قابل دسترسی است.

اولین خبر ایسنا درباره اکبر محمدی و برادرش به ۲۱/۸/۱۳۸۰ برمی گردد : خبر اعتصاب غذای برادران محمدی از سوی پدرشان و تکذیب آن از سوی یک مقام مسوول در سازمان زندانها !

۲۵/۵/۸۱  : خبری هست که در آن از قول پدر محمدی ها خواسته شده است فرزندانش از زندان قائم شهر به اوین بازگردانده شوند و در همین روز خبر بازگشت اکبر به اوین آمده است، ولی منوچهر هنوز در قائم شهر است.

۲۹/۷/۸۱ : اکبر محمدی به مرخصی رفت که این مرخصی ۱۲/۸/۸۱ به پایان رسید.

۹/۸/۸۲ : از قول اکبر ذکر شده که فردا عمل می شود. او از چند روز پیش به بیمارستان آورده شده است. در فاصله این خبر و خبر قبل او یک بار دیگر هم به مرخصی رفته بود.

۱۳/۵/۸۳ : با پیگیری های پدر اکبر محمدی در تیرماه همین سال، او بار دیگر در بیمارستان بستری شد.

۲/۱۱/۸۳ : بهرامیان، وکیل باطبی و طبرزدی (از فعالان جنبش دانشجویی)، وکالت اکبر محمدی را پذیرفت.

۱۱/۳/۸۴ : به گفته مادر محمدی ها، اکبر محمدی که هفت ماه است به مرخصی درمانی نامحدود آمده است، در جاده بابل مورد سوءقصد قرار گرفت.

۲۲/۳/۸۵ : پدراکبر محمدی از بازگرداندن وی به زندان، علیرغم حکم پزشکی قانونی بر مرخصی درمانی نامحدود وی و نامناسب بودن زندان به دلیل مشکل کمر وی ابراز شکایت کرد.


نهم مرداد ماه ۱۳۸۵، سه روز پیش، خبر درگذشت اکبر محمدی مخابره شد. رادیوهای خارجی وفعالان مخالف حکومت، درگذشت وی را شهادت اعلام کردند و آن را مشکوک خواندند. ماجرا از سوی ایشان به این شکل نقل می شود : دهان اکبر محمدی که در اعتصاب غذا به سر می برد و از لحاظ جسمی وضعیت نامطلوبی داشت در زمان بازدید نمایندگان مجلس شورای اسلامی از زندان، برای جلوگیری از ابراز شکایت بسته شد و این امر نهایتا به ایست قلبی اکبر محمدی منجر گردید. وکیل وی در گفتگو با رادیو صدای آمریکا این موضوع را بر اساس شنیده هایش تائید کرد و مادر وی نیز با تاکید بر مشکوک بودن درگذشت پسرش خواستار شرکت مردم ایران در تشییع جنازه او شد.

و اما اخبار ایسنا در مورد این موضوع :

اکبر محمدی در گذشت. مدیرکل زندانهای استان تهران : محمدی در آخرین معاینه پزشکی وضعیت نرمال داشت

سخنگوی قوه قضاییه : علت فوت اکبر محمدی هنوز اعلام نشده است

مدیر روابط عمومی پزشکی قانونی کشور:جسد اکبر محمدی به خانواده اش تحویل داده شد + بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر

اطلاعیه جبهه مشارکت ایران اسلامی درباره فوت اکبر محمدی

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی

سخنگوی قوه قضاییه : شایعه بازداشت پدر و مادر اکبر محمدی کذب محض است/نتیجه نمونه برداری های پزشکی قانونی به زودی اعلام می شود


درگذشت "اکبر محمدی" را به خانواده اش، همراهانش و هر کس از درگذشت وی اندوهگین است تسلیت می گویم.

درباره جواب پزشکی قانونی، از آنجا که تقریبا دلیل تمام مرگها از سوی این سازمان، ایست قلبی اعلام می شود، منتظر چیز جدیدی نباشید. در پزشکی قانونی قرار نیست فیلم چگونگی درگذشت وی بازبینی شود که دلیل این ایست قلبی معلوم گردد! درباره تشییع جنازه هم، بعید به نظر می رسد که اجازه چنین کاری از سوی مراجع مربوطه داده شود. دلیلش؟! سوال بی خودی است!

 

"سیمین بهبهانی" کاندیدای نوبل ادبیات 2006 شد

 

 

"سیمین بهبهانی" شاعر توانای ایرانی به عنوان یکی از کاندیداهای نوبل ادبیات سال 2006 انتخاب شد. پیش از این نیز، در سالیان گذشته، افرادی چون "سید محمد علی جمالزاده"، "احمد شاملو" و "محمود دولت آبادی" برای این جایزه کاندیدا شده بودند که هیچ کدام موفق به کسب آن نگردیدند.

تنها جایزه نوبل ایران، جایزه صلح نوبل بوده است که سال گذشته به "شیرین عبادی" اهدا گردید.

"سیمین بهبهانی" که از فعالان حقوق زنان نیز هست، از سوی بسیاری از مراکز فرهنگی داخل و خارج کشور برای جایزه نوبل ادبیات معرفی شده که کاندیداتوری وی از سوی موسسه نوبل مورد تائید قرار گرفته است.

گفتنی است جایزه نوبل در رشته های مختلف خود، در کنار ارزش های علمی و ادبی کاندیداها، توجه خاصی به فعالیتهای صلح طلبانه و انسان دوستانه آنها دارد.

 

 

پ ن : این خبر هفته گذشته اعلام شد و چندان جدید هم نیست، اما به نظر می آید پوشش خبری مناسبی نداشته است!

 

پ ن 2 : به عنوان یک ایرانی، از صمیم قلب آرزو می کنم بانوی پیر شعر ایران، اولین نوبل ادبیات پارسی را کسب کند.