کاکائو

شیرین و تلخ ....

کاکائو

شیرین و تلخ ....

پرواز مرغان مهاجر!!!!!!!!!!

             

                     

وقتی پست "ده بند پراکنده گویی برای تولد یک پروانه" را می نوشتم، خیلی با خودم کلنجار می رفتم که به یاد نیاورم یک سال پیش، در روز تولدم چه حادثه ای رخ داد.

یک سال پیش، همین روزها، در همین کاکائوبلاگ می نوشتم. باید تعداد پست هایم به 30 رسیده بوده باشد. با یک وقفه یک ساله به وبلاگ نویسی برگشته بودم و دور از هیاهوی وبلاگستان، توی یک وجب خاکی که از اینترنت به من رسیده بود، خسته از هیاهوی دو سال وبلاگ نویسی پیوسته و سر وکله زدن با کلی مخاطب موافق و مخالف حرفهایم و دعواهای پوچ رایج وبلاگستان، گوشه عزلت گرفتم. نه به قالب استاندارد وبلاگم دست بردم، نه هیچ چیز دیگر. فقط گاه به گاه چیزی می نوشتم که یعنی هنوز وبلاگ نویسم. اگر الان اثری از پست های آن روزها نیست، به خاطر آن است که نمی خواهم از تلخی بسیار آن روزهایم برای دیگران اثری باشد. بگذریم .. روز تولدم، پستی گذاشتم به نام "تولد یک پروانه". ولی همان روز اتفاقی افتاد که چندین پست بعدی مرا تحت تاثیر قرار داد : سقوط هواپیمای سی-130 و کشته شدن دهها نفر از خبرنگاران رسانه های مختلف.

چقدر جنجال، چقدر هیاهو، چقدر خبر، چقدر .. . پارسال، این روزها، من هم خبرنگار بودم. خبر، همه را شوکه کرد و خبرنگاران را بیشتر. ولی ..

از همان روز اول بهره برداری های تبلیغاتی آغاز شد. یک شهید پس نامشان قرار دادند. قول دادند دلایل سقوط هواپیما در اسرع وقت اعلام شود. قول دادند به خانواده های قربانیان کمک می کنند. چه جملات شاعرانه و عارفانه که در رسایشان گفته نشد. حالا هم بعد از یکسال مراسمی و همایشی و گرامیداشتی و .. . نمی دانم وقتی زنده بودند این قدر .. .

بگذریم. حالم از سیاست به هم می خورد. یادشان گرامی.

پ ن : بهره برداری از مدال طلای حسین رضازاده رو هم بگذارید کنار همین ها. با این تفاوت که این بار سوژه زنده است و عجیب خودش هم "پا" می دهد. طلای یوسف کرمی بیشتر به دلم چسبید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد