تکه کاغذی را وسط یک کتاب درسی که از دوستی گرفته ام پیدا می کنم . یادم می آید خودم به او دادمش . با خطی خوش رویش نوشته است :
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی آن قدر مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد ؛
گلویم سوتکی باشد به دست طفلی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی
دم گرم خویش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته سازد
بدینسان بشکند دائم
سکوت مرگبارم را
" دکتر علی شریعتی "
* * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پ.ن : این را تقدیم می کنم به "ک" که 8-7 بار از من خواست تا برایش این را به "اس ام اس" بفرستم و فرستادم و باز هر بار ... . هنوز هم گاهی باز می خواهدش .
پ ن 2 : این تقدیمی بالا مال زمانی است که وبلاگ قبلیم را نوشتم و این پست را گذاشتم. راستش الان مدتی است از "ک" خبر ندارم. راه های ارتباطیمان هم قطع است و او هم بی معرفت تر از من. دلم برایش تنگ شده. شاد باشد هر جا هست. باز هم تقدیم می کنم به "ک" عزیز.
کلمات زیبایی جمله ها را می سازند
زیبا بود
پایدار باشی